قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید
امیرحسین توفیق – ونکوور
«چه خبر؟ تعریف کنید چه کارها کردید؟»
آقای علیپور در دفتر مشاور مهاجرت حاضر شد تا درخواست خود را که چندی پیش عنوان کرده بود، دنبال کند. چندین و چند بار قرار خود را تغییر داد. حجم کار امیرعلی، بسیار زیاد شده بود و اغلب از صبح تا پاسی از شب، پشت میز کار خود در حال رتقوفتق امور و واقعاً مشغول بود.
«لیست ۳۰ نفرهٔ افراد مورد نیاز برای پروژهٔ جدید تقریباً آماده است. البته نیاز به کمی اصلاح داشت که در حال انجامش هستیم و تصور میکنم در چند روز آینده آماده بشه و براتون ارسال کنم. فقط دو نکته، ما به سی نفر کارمند و متخصص جدید نیاز داریم، اما این الزاماً بهمعنای سی شغل نیست. نکتهٔ بعدی، برای هر کدوم از گروههای شغلی مورد نیاز، الزامات مورد نیاز و مشخصاتی که متقاضی باید داشته باشه، با ذکر عنوان دقیق شغلی، یک فایل و برگه آماده کردهایم که براتون ارسال میکنم اما در مورد میزان حقوقی که به متقاضی تعلق میگیره، هیچ نظری ندارم.»
«بسیار عالی. بعد از دریافت لیست و مشخصات کامل و دقیق مشاغل، میزان حداقل و حداکثر حقوقی رو که به متقاضی تعلق میگیره و دقیقاً در قانون بهش اشاره شده، استخراج و به شما اعلام میکنیم و شما مختارید که برای هر شغل، حقوقی رو که در اون محدوده باشه، مشخص کنید تا مابقی کار رو دنبال کنیم.»
«ممنون. و اما در ارتباط با سرمایهگذار؛ با چندین و چند نفر از سرمایهگذاران داخلی صحبت کردم که نهایتاً نتونستیم با هم به توافق برسیم. با متقاضیانی که شما داشتید و از اونها برای دادن تلفن تماسشون به بنده اجازه گرفته بودید هم تماس گرفتم و بهطور مفصل صحبت کردم. صحبتهای انجام شده بسیار عالی و مفید بود. با چند نفر از اونها وارد جزئیات هم شدم. در نهایت با یکیشون، آقای مفیدی، به توافق رسیدیم. البته همونطور که عرض کردم، من صرفاً دنبال سرمایهگذار نبودم، دنبال شخصی بودم که علاوه بر اینکه تمایل داشته باشه در این پروژه سرمایهگذاری کنه، از دانش خوبی هم برخوردار باشه که در طول پروژه بتونیم از تخصص و تجربهشون هم استفاده کنیم.»
“مسلماً باید همینطور باشه. چون قانوناً متقاضی هم باید در پروژه و کاری وارد بحث سرمایهگذاری بشه که مرتبط با سوابق کاری و مدیریتی گذشته و حالش باشه و هم بهطور کاملاً فعال و روزانه، پروژه رو مدیریت و اجرا کنه.»
«دقیقاً. خوشبختانه، آقای مفیدی از دانش خوبی برخوردارند. سوابق کاری و مدیریتی درخشانی دارند، میزان سرمایهگذاری ایشون هم برای ما مناسبه و از همه مهمتر، کاملاً میدونند که من دنبال چیام. تنها یه اشکال وجود داره که نیاز به کمک و همفکری شما هست. آقای مفیدی کاملاً به کاری که قراره انجام بشه، اشراف پیدا کردند، اما ایشون عنوان کردند که برای بخشی از اجرای این پروژه، نیاز هست که از یکی از همکارانشون که سالهاست با هم کار میکنند و خیلی مسلطند هم استفاده کنند. اما من نمیدونم که این شخص رو ما به چه نحوی میتونیم در پروژه دخیل کنیم؟»
«مشکلی نیست. قانوناً متقاضی مهاجرت از طریق برنامهٔ کارآفرینی استان بریتیش کلمبیا، میتونه شخص دیگری رو بهعنوان «همکار کلیدی» در پروندهاش وارد کنه و همزمان هر دو خانواده میتونند به کانادا مهاجرت کنند. اما میزان سرمایهگذاری اونها باید بیشتر از زمانی باشه که یکنفره اقدام میکنند.»
«اون مشکلی نداره. اونها با سرمایهگذاری یک میلیون دلاری در این پروژه موافقند.»
«عالیه. پس این مشکلی نیست.»
«بسیار عالی. یه مسئلهٔ دیگه. آیا بازدید اونها از استان الزامیه؟»
«نه. الزامی نیست و تنها اگر بخوان بازدید داشته باشند، در زمان اقدام باید مستنداتی دال بر حضورشون به ادارهٔ مهاجرت استان ارائه کنیم که بشه از امتیازش استفاده کرد. البته، امتیاز زیادی نداره. بیشترین امتیاز رو میزان دارایی، میزان سرمایهگذاری و تعداد افرادی که بهکار گرفته میشن، داره که با توجه به آشنایی نسبیای که من از پروژه دارم، اطمینان دارم که شرایط خوبی دارند.»
«بسیار خب، لطفاً هر کاری رو که لازمه، شروع کنید.»
«حتماً. لطفاً پروژه رو بهطور کامل برای بنده توضیح بدید تا نسبت به تهیهٔ «بیزینس کانسپت» اون اقدام بشه. با آقای مفیدی و همکارشون هم تماس میگیرم تا مدارک مورد نیاز رو ارسال کنند، قرارداد فیمابین رو تنظیم میکنم و لیست مدارک مورد نیاز رو برای گرفتن ویزای توریستی-تجاری و تشکیل پرونده در ادارهٔ مهاجرت استان هم بهطور جداگانه ارسال خواهم کرد. شما هم لطفاً کلیهٔ مدارک مرتبط با پرسنل استخدامی خود در حال حاضر و برگههای مالیاتی سه سال گذشته و لیست کارکنان خودتون رو آماده کنید. البته لیست مدارک مورد نیاز شما رو هم جداگانه ارسال میکنم.»
«یکی از همکارانم رو مأمور میکنم که در ارتباط با پروندهٔ سرمایهگذاری با شما بهطور کامل در ارتباط باشه و هر نوع مدرک دیگهای که نیاز دارید، بفرمایید تا تهیه کنند و در اختیار شما قرار بدن. ضمناً اگر مشکلی نداره، لطف کنید بهمحض دریافت لیست مشاغل مورد نیاز، هر کاری رو که باید انجام بشه، دنبال کنید.»
«حتماً. ممنون و روز خوبی داشته باشید.»
آقای حمید مفیدی، متقاضی مهاجرت به کانادا از طریق برنامهٔ کارآفرینی استان بریتیش کلمبیا، پس از امضا و عقد قرارداد و پرداخت قسط اول قرارداد، بهدنبال تهیهٔ مدارک مورد نیاز این برنامه مهاجرتی رفت. مدارکی که شامل سه بخش میشد. بخش اول، مدارک مورد نیاز برای اخذ ویزای توریستی-تجاری، بخش دوم، مدارک مورد نیاز برای تشکیل پروندهٔ مهاجرتی در دولت استانی و بخش سوم، مدارک مورد نیاز برای ارائه به ادارهٔ مهاجرت استان در جهت اثبات آنکه ایشان واجد شرایط این برنامهٔ مهاجرتی میباشد و کلیهٔ الزامات این برنامه را برآورده مینماید.
یکنفر از کارکنان سازمان مهاجرتی، مأمور تشکیل و خواستهٔ آقای علیپور و دنبالکردن پرونده تا پایان آن، شد.
پایان بخش سومِ قسمت هشتم
ادامه دارد